مرجع رسمی شهید آیت‌الله حاج شیخ مهدی شاه‌آبادی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکومت پهلوی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آشنایی با شهید

 

سرکوب نهضت حضرت امام و بزرگوارانی که راه امام را پیگیری می‌کردند توسط رژیم طاغوت، در سال‌های دهه 50 به اوج خود رسیده بود. خفقان سنگینی در جامعه ما حاکم بود. حتی در درون خانواده‌ها هم فضای پلیسی و امنیتی آن‌چنان حاکم بود که افراد خانواده‌ها جرأت نمی‌کردند مسائل سیاسی را ابراز کنند. فضای رعب و وحشت آن‌قدر سنگین بود که پدر به پسر و پسر به پدر اعتماد نمی‌کرد. جرأت نداشتند کوچک‌ترین بحث سیاسی در درون خانواده مطرح شود. این ضرب‌المثل نقل محفل‌ها بود که دیوار سوراخ داره، سوراخ موش داره و موش هم گوش داره. گروه‌ها و جریان‌های سیاسی هم اکثر سرکوب شده بودند. رژیم افراد اصلی‌شان را دستگیر کرده بود.

در درون سازمان مجاهدین آن زمان که بعداً منافق شدند، اختلافات ایدئولوژیک به وجود آمده بود و این سازمان به انحراف کشیده شده بود. بسیاری از علما و مجاهدان راه خدا دستگیر شده بودند. در واقع این اختلاف که در سازمان مجاهدین خلق به وجود آمده بود، منجر شده بود که یکسری سؤال‌ها در ذهن جوان‌ها به وجود آید که این ماجرا چه بوده است. و این‌هایی که دَم از اسلام و دین می‌زدند، چطور شده که الآن مارکسیست شدند و تغییر موضع دادند؟! از فعالیت‌های دینی و اسلام منحرف شدند و ماهیت مارکسیستی و الحادی به خود گرفتند. بنابراین در محافل مختلف آدم‌های اندیشمند و صاحب نظر را که در فضای سیاسی فعالیت می‌کردند گیر می‌آوردیم و سعی می‌کردیم این پرسش را با آن‌ها در میان بگذاریم تا بیشتر با مسائل سیاسی آن زمان آشنا شویم. تا اینکه در سال 52 ـ 51 در مجلسی که عروسی یکی از دوستان بود و شهید شاه‌آبادی هم در آن مجلس بودند، یکی از رفقا ایشان را غیر مستقیم به ما معرفی کرد و ما را هم به ایشان و در همان مجلس با هم قرار گذاشتیم. این مقدمه آشنایی ما با ایشان بود.

 

راوی: حسین فدایی

  • ۰
  • ۰

استقبال تظاهراتی

تظاهرات در استقبال از شهید شاه‌آبادی

از هر فرصتی برای مبارزه سود می‌بردند. یک بار که آزاد شدند، مسجدی‌های رستم‌آباد ‌آمدند خدمت‌شان: «ما می‌خواهیم فردا که شما می‌آیید مسجد استقبالی بکنیم. مردم جمع شوند میدان اختیاریه، گوسفندی بکشند و با سلام و صلوات به مسجد بیایید.» پدرم گفتند: «من احتیاجی به این چیزها ندارم. اگر علیه شاه شعار می‌دهید، من دوست دارم بیایید، خوب است و بهانۀ استقبال را می‌پسندم؛ وگرنه ساده می‌روم، ساده می‌آیم.» بالآخره مردم جمع شدند. سی دقیقه تظاهرات فعال و پرشوردر آنجا راه افتاد. ایشان وارد مسجد در محاصره شدند. یک سخنرانی تند، در حضور گارد جاویدان، گارد شاهنشاهی آن زمان، کردند و بلافاصله دستگیر شدند!

 

راوی: حجت‌الاسلام سعید شاه‌آبادی

  • ۰
  • ۰

شهید شاه‌آبادی و اعتراض به کشف حجاب رضاخانی

پس از آغاز رسمی و علنی مبارزه حضرت امام در سال 1341ش علیه رژیم پهلوی، شیخ مهدی نیز به عنوان عنصری فعال، از روزهای آغازین مبارزه به صف یاران امام پیوست. ایجاد هماهنگی بین آیات عظام و حضرت امام، نشر و تکثیر اعلامیه‌های امام خمینی، حمایت‌های مادی و معنوی از مبارزان و... بخشی از فعالیت‌های انقلابی وی بود. در کنار این فعالیت‌ها، حضور در مساجد و سخنرانی در خصوص معرفی افکار امام و نیز نقد نارسایی‌ها و ناهنجاری‌های حکومت پهلوی نیز سایر فعالیت‌های وی را شامل می‌شد. در یک مورد در سال 1348ش، وی ضمن سخنرانی در یکی از مساجد دماوند، با اشاره به مسئله کشف حجاب و نحوه پوشش بانوان، به تشریح نحوه صرف بودجه کشور در امور تجملات پرداخت که با عکس‌العمل ساواک مواجه شد و به منظور انجام تحقیقات، به سازمان اطلاعات و امنیت احضار شد.[1]

 

[1] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد 3283

  • ۰
  • ۰

کتاب یاران امام به روایت اسناد ساواک

نام کتاب: یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب سی و دوم، شهید حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی شاه‌آبادی
ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
چاپ اول: زمستان 1382
تعداد صفحات: 504 صفحه

مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مجموعه‌ای با عنوان «یاران امام به روایت اسناد ساواک» تهیه و چاپ کرده است. این مجموعه در هر کتاب به ارائۀ تمامی اسناد به جا مانده از سازمان اطلاعات و امنیت کشور در دورۀ پهلوی، ویژۀ یکی از یاران امام خمینی (ره) می‌پردازد. کتاب سی و دوم منحصر به شهید ارجمند آیت‌الله مهدی شاه‌آبادی است. عمر مبارزاتی شهید شاه‌آبادی از روزهای نهضت ملی ایران در 13سالگی آغاز می‌شود و تا سرنگونی حکومت پهلوی در 48سالگی ادامه می‌یابد.

شیخ مهدی شاه‌آبادی از سوژه‌های مهم و اصلی ساواک و در میان ده نفر نخست مورد تعقیب و گزارش آن سازمان بود. نخستین سند ثبت شدۀ ساواک از ایشان به سال 1342 و امضای نامه‌ای توسط علما در دفاع از نهضت امام خمینی برمی‌گردد و آخرین آن در بهمن 1357 و مربوط به آزادی ایشان از زندان است. شهید شاه‌آبادی که مبارزه با طاغوت و شور و شیدایی نسبت به ولایت الله را در خون و سرشت خود داشت، طی این سال‌ها به‌دفعات دستگیر و حتی تبعید شد. دستگیری‌های مداوم و پردامنۀ ایشان در برابر حجم وسیع فعالیت‌ها، مبارزه‌ها و تربیت نیروهای مسلمان انقلابی البته که ناچیز بود؛ آنچه که در ابتدای کتاب نیز به آن اشاره رفته است مبنی بر اینکه «این اسناد تنها بخشی از مبارزات شهید حجةالاسلام والمسلمین مهدی شاه‌آبادی است که بر اثر علنی شدن مبارزه و بعضاً لو رفتن اطلاعات، از دید ساواک مخفی نمانده است.»

منع رژیم هرگز مانع از سفرهای تبلیغاتی‌شان نشد. زندان‌ها و دژخیمی‌ها سرد و بی‌اعتنایشان نساخت. تبعید و دوری از خانه و خانواده به کنج انزوایشان نکشاند. لطف الهی به او نیرو و درایتی بخشیده بود که زندان، شکنجه، تبعید و رنج‌های باورنکردنی روزهای دراز مبارزه، خللی بر عزم آهنین‌شان وارد نکرد، که برای برنامه‌ریزی و حرکت‌های بعدی انقلابی ساخته‌تر و مصمم‌ترش کرد. شهید شاه‌آبادی در زندان نیز دست از راه یقین‌یافته‌اش برنداشت و علاوه بر مخالفت با گماشتگان رژیم شاه، در جهت تلطیف فضای فکری‌عقیدتی زندانیان انقلابی بسیار کوشید. تبعید نیز برای‌شان تهدیدی نبود، که بدل به بهترین فرصت برای تقریب مذاهب در دیار اهل تسنن و تبیین حقیقت راه امام و غایت مسیر انقلابی ایشان شد.

خوش‌روحیگی آن شهید بزرگوار در پاسخ‌هایی که به بازجویان ساواک می‌دهد به‌روشنی پیداست. واضح است که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی شاه از ایشان به ستوه آمده‌اند و خشونت و بی‌تدبیری آنان خبر از کلافگی و سردرگمی در مقابل رفتار و افکار شهید شاه‌آبادی می‌دهد. آنچه این کتاب را خواندنی کرده حجم بالای تعقیب و مراقبت از شهید شاه‌آبادی، نیز قدرت ایمان و خستگی‌ناپذیری ایشان است.

اسناد این کتاب همگی بدون خدشه و دست‌خوردگی به دست چاپ سپرده شده است و از این بابت آیینه‌ای بی‌قضاوت از اخلاص یار صدیق امام و اعمال بی‌رحمانۀ سازمان اطلاعات رژیم پهلوی است. از مزیت‌های کتاب به ترتیب تاریخی بودن اسناد آن است که کار پیگیری تاریخی را برای محقق و خوانندۀ آن آسان می‌سازد. نکتۀ مثبت دیگر این کتاب توضیحاتی است که در حاشیۀ اسناد آمده است و این توضیحات ما را با زندگی‌نامۀ مختصر رجال مورد ذکر سند و شرح برخی وقایع تاریخی مطرح شده آشنا می‌سازد. آوردن تصویر اصل سند امتیاز تاریخی آن را بالا برده است. در ابتدای کتاب زندگی‌نامۀ قابل قبولی از شهید مهدی شاه‌آبادی در 11 صفحه آمده است که در خلال آن از اسناد ساواک نیز بهره برده شده است. خواندن این زندگی‌نامۀ مستند ما را با کم و کیف جریان زندگی پرتلاطم ایشان و سرفصل‌های فعالیت‌های‌شان تا پیش از شهادت آشنا می‌سازد. فهرست اعلام پایان کتاب کمک شایانی به یافتن موارد مورد نظر می‌کند. در بخش ضمائم نیز دست‌خط و تصاویری از آن شهید والامقام آمده است.