«مرحوم شاهآبادى یک روحانی به تمام معنى صادق و مخلص بوده و فقدان ایشان براى ما بسیار موجب تأثر شد. بسیاری از روحانیون خوب هستند، ولى تفاوتهایى از نظر «اخلاص در جهاد»شان هست. و ایشان از آنهایى بودند که همۀ برادران و دوستانشان به این جهت «تلاش مخلصانه» ایشان اعتراف داشتند.
مرحوم شاهآبادی برای ما یار صدیق و باوفایی بود. شهادت ایشان برای ما بسیار گران تمام شد و بهخصوص برای من ناگوار بود که خبر شهادت او را بشنوم. از زمانی که من به یاد دارم او قبل از انقلاب که در زندان بود در مبارزه بود. بعد از آن هم ضمن اینکه در صحنهها حضور فعال داشت، هرگاه تعطیلی پیش میآمد و یا فراغتی داشت وقت خود را غالباً در جبهه و در میان رزمندگان سپری میکرد. جامعۀ روحانیت مبارز این افتخار را دارد که برای چندمین بار شهیدی دیگر را تقدیم اسلام میکند. شهید شاه آبادی در راه مبارزه و در راه جهاد با دشمنان اسلام توفیق شهادت داشته باشد.»
ایشان همچنین در دیداری با خانوادۀ مکرم شهید شاهآبادی اذعان داشت:
«من نیز برادری را از دست دادم که فقدانش برایم بسیار سنگین و مشکل بود. ولی به هر حال تقدیر چنین بود که او اینچنین زیبا و دوستداشتنی دار فانی را وداع گوید و اجر عظیم شهادت که همیشه آرزویش را داشت، نصیبش گردد. اگر میخواهیم تأثیر شهادت این شهید بزرگوار را درک کنیم، باید دقت کنیم و ببینیم که تمام رادیوهای خارجی سعی کردند شهادت ایشان را به شکل یک ترور از جانب ضد انقلاب انعکاس دهند و حاضر نبودند که به دنیا اعلام کنند که در ایران روحانیون در رأس امور مملکتی نیز هستند، در خطوط اول جبهه نیز حاضر میشوند.»
ایشان در جای دیگری به عنوان دبیر جامعۀ روحانیت مبارز تهران، در تجلیل از مقام شامخ شهید شاهآبادی پیشنهاد میکنند:
«برای اینکه خاطرۀ این شهید عزیز و دیگر شهدای روحانیت فراموش نشود، روز شهادت ایشان (ششم اردیبهشت) به نام "روز شهدای روحانیت در جنگ" نامگذاری شود.»
«این صداقت شهید شاهآبادی بود که باعث میشد هر جا که میرفت همه دوستش داشتند. در جامعه روحانیت، در بین برادران انجمن الغدیر، توی مسجدشان، در حوزه علمیه قم که بودند، در جبههها و... برای این که میدیدند اگر بلند میشود از این سنگر به آن سنگر میرود و با یکیک سنگرنشینان دست میدهد و اظهار علاقه میکند و دعایی میکند، واقعاً روی صداقت است.»