مرجع رسمی شهید آیت‌الله حاج شیخ مهدی شاه‌آبادی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمدرضا شاه» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

استقبال تظاهراتی

تظاهرات در استقبال از شهید شاه‌آبادی

از هر فرصتی برای مبارزه سود می‌بردند. یک بار که آزاد شدند، مسجدی‌های رستم‌آباد ‌آمدند خدمت‌شان: «ما می‌خواهیم فردا که شما می‌آیید مسجد استقبالی بکنیم. مردم جمع شوند میدان اختیاریه، گوسفندی بکشند و با سلام و صلوات به مسجد بیایید.» پدرم گفتند: «من احتیاجی به این چیزها ندارم. اگر علیه شاه شعار می‌دهید، من دوست دارم بیایید، خوب است و بهانۀ استقبال را می‌پسندم؛ وگرنه ساده می‌روم، ساده می‌آیم.» بالآخره مردم جمع شدند. سی دقیقه تظاهرات فعال و پرشوردر آنجا راه افتاد. ایشان وارد مسجد در محاصره شدند. یک سخنرانی تند، در حضور گارد جاویدان، گارد شاهنشاهی آن زمان، کردند و بلافاصله دستگیر شدند!

 

راوی: حجت‌الاسلام سعید شاه‌آبادی

  • ۰
  • ۰

امضاء علیه شاه

آیت‌الله جلالی خمینی

خصوصیت دیگر ایشان جد و جهد ایشان در مورد انقلاب بود. جامعه روحانیت تشکیل شد و همه ما عضو جامعه روحانیت بودیم و آن فعالیتی که ایشان داشتند، ما از کمتر کسی می‌دیدیم. اینطور افراد را وادار می‌کردند و از آن‌ها امضا می‌گرفتند. خدا رحمت‌شان کند. من هر وقت از در خانه بیرون می‌آیم، به یاد مرحوم شاه‌آبادی می‌افتم. یک فولکسی داشتیم که این ماشین خیلی قدیمی بود، یک مرتبه می‌دیدیم که زنگ می‌زنند. می‌رفتیم می‌دیدیم که مرحوم شاه‌آبادی آمده‌اند و نامه‌ای در دست دارند که علیه شاه امضا می‌گیرند.

چه کسی آن زمان جرأت می‌کرد که امضا کند یا امضاء علیه شاه بگیرد؟! یعنی کسی که امضا می کرد، می‌بایست از جان خودش بگذرد، چون علیه شخص شاه بود. یک زمان انسان انگشت می‌گذارد روی دولت، می‌گوید دولت نه. اعلامیه‌ها و امضاهای ایشان علیه شخص شاه بود. قانون اساسی آن زمان این بود که هر کس علیه شخص شاه  اهانت بکند، اعدام می‌شد. و از آن طرف هم ایشان گله می‌کردند که من به در خانه بعضی از علما و آقایان می‌روم و با بی‌مهری با من رفتار می‌کنند و می‌گفتند: «آمده‌ای ما را به زندان بکشانی و خانواده ما را اسیر و گرفتار کنی؟!» واقعاً آن زمان کوشیدن برای امام تبعید بود و این حرکات و رفتارهای خوبی که ایشان داشتند، فی‌الجمله در شمیران با جوان‌ها و مردم و روحانیت و بالأخص در بین جامعه روحانی داشتند، اینها توفیقاتی بود که خدا به ایشان داده بود.

 

راوی: آیت‌الله جلالی خمینی